حریم دل
آیینه پرسید که چرا دیر کرده است نکند دل دیگری او را اسیر کرده است. خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تاخیر کرده است. گفتم امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است. خندید به سادگیم آیینه و گفت احساس پاک تو را زنجیر کرده است. گفتم از عشق من چنین سخن مگوی گفت خوابی سال ها دیر کرده است . در آیینه به خود نگاه می کنم آه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!عشق تو عجیب مرا پیر کرده است. راست گفت آیینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است.
Power By:
LoxBlog.Com |