انار


حریم دل

روزی روزگاری مردی در باغش چندین درخت انار داشت و سالها به هنگام پاییز انارهایش را در

سینی های نقره ای بیرون باغش میگذاشت و بر سینی ها علامت هایی گذاشته بود که رویشان

نوشته شده بود:"یکی بردارید نوش جانتان"اما مردم می گذشتند و هیچکس از میوه ها بر نمیداشت!!!

مردی فکری کرد و سال بعد هنگام پاییز دیگر انارها را بر سینی های نقره نگذاشت اما بر آنها نوشته هایی

به این مضمون گذاشت:اینجا بهترین انارهای کشور را داریم اما بهایشان گرانتر از انارهای دیگر است"

...........و همه مردم دوان دوان می آمدند و در صف می ایستادند تا انار بخرند!!!!

 

 



نوشته شده در شنبه 14 بهمن 1398برچسب:,ساعت 1:7 توسط sahar| |


Power By: LoxBlog.Com

كد ماوس